نقش مشتری گرایی در ارتقای کسب و کار - وبلاگ حامد

به گزارش وبلاگ حامد، مشتری گرایی از اصول اولیه هر کسب و کاری است.

در نگرش مشتری گرایی، اعتقاد بر این است که نیل به اهداف سازمانی، بستگی دارد به معین و تعریف نیازها و خواسته های بازارهای هدف و تأمین رضایت مشتریان به نحوی مطلوب تر و مؤثرتر از رقبا. جالب این است که این مفهوم یک فلسفه نسبتا نو مالی است . در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.

جملات زیر هر کدام به نحوی این نگرش را عنوان می نمایند :

احتیاج را پیدا کن و پاسخ بده .

تا شما راضی نشوید، راضی نمی شویم .

با قدرت هر چه تمام تر پول مشتری را مملو از فایده، کیفیت و رضایت می کنیم .

مشتری گرایی :

بازار احتیاجهای مشتری بازاریابی مرکب سودآوری با تأمین رضایت مشتری مقایسه دو نگرش فروش گرایی و مشتری گرایی مفهوم فروش گرایی از داخل به بیرون می نگرد. این مفهوم از کارخانه شروع می شود به محصولات و کالاهای موجود شرکت توجه دارد و در پی کسب فروش سودآور، کوشش های فروش و تبلیغات پیشبردی قابل ملاحظه ای را می طلبد.

بر عکس مفهوم فروش، مفهوم بازاریابی دارای نگاهی از بیرون به داخل است . این مفهوم با یک بازار کاملا تعریف شده شروع می شود روی احتیاجهای مشتریان تأکید دارد، کلیه فعالیت های بازاریابی را هماهنگ می نماید که به نحوی مشتریان را متأثر می سازد و با تأمین رضایت مشتریان به هدف میرسند و سود می آفرینند.

یکی از شرکت های بسیار پیروز 1 در زمینه خرده فروشی پوشاک در اولین آگهی خود از عبارت زیر استفاده نموده است:

مشتری کیست؟ یک مشتری، چه شخصی و چه به وسیله پست، مهمترین فرد در این شرکت محسوب می شود . مشتری هیچ گاه به ما وابسته نیست، بلکه ما به او وابسته ایم . مشتری مانع کار ما نیست، بلکه هدف کار ما است، ما با خدمت به او در حق او لطف ننموده ایم بلکه او با در اختیار قراردادن چنین فرصتی به ما لطف می نماید . نباید با مشتری بحث و یا با او به مسابقه عقلی پرداخت . هیچ کس در بحث با مشتری برنده نیست و مشتری کسی است که خواست های خود را برای ما به ارمغان می آورد و وظیفه ما است که این خواست ها را سودمندانه پاسخ دهیم . سودمند برای مشتری و .برای ما

نگرش بازاریابی اجتماعی

مفهوم بازاریابی اجتماعی بر این پایه راسخ است که هر سازمان باید نخست احتیاجها ، خواسته ها و منافع بازارهای هدف خود را مشخص کند ، سپس درمقایسه با رقبا این احتیاجها و خواسته ها را به صورت کارآمدتر و مؤثرتر تأمین کند به نحوی که بقاء و بهبود رفاه مشتری و جامعه هر دو فراهم شود. مسأله قابل بحث در محدوده مفهوم بازاریابی اجتماعی این است : در عصر مسائل زیست محیطی، کمبود منابع، رشد فزاینده جمعیت، تورم جهانی و فراموشی خدمات اجتماعی بازاریابی محض کافی است.

پرسشی را که مفهوم بازاریابی اجتماعی مطرح می نماید این است : چنانچه شرکتی خواسته های فردی را درک و تأمین کند ، آیا در بلند مدت نیز همیشه برترین روش را برای مصرف نمایندگان و جامعه به کار برده است؟ بنابراین مفهوم بازاریابی اجتماعی ، مفهوم بازاریابی محض ، تضادهای ممکن بین خواسته های کوتاه مدت مشتری و رفاه بلند مدت او را از نظر دور می دارد .